عاشقانه و عارفانه

سه شنبه 12 اسفند 1393
ن : SHAHℜÀℳ

روزی از کوچه پس کوچه های پایین شهر میگذشتم ، چشمم به مردی با لباس و کفشهای گرانقیمت افتاد که به دیواری خیره شده بود و میگریست . نزدیکش شدم و به نقطه ای که خیره شده بود با دقت نگاه کردم نوشته شده بود :

         "این هم میگذرد"

علت را پرسیدم، گفت:
 این دست خط من است ، بیست سال پیش در این نقطه هیزم میفروختم .
الان صاحب چندین کارخانه ام.
 پرسیدم پس چرا دوباره به اینجا برگشتی؟
 گفت آمدم تا پر رنگتر  بنویسم :

        "این هم میگذرد"a



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوانوفا و آدرس VAFA-68.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.