عاشقانه و عارفانه

یک شنبه 18 آبان 1393
ن : SHAHℜÀℳ




یک شنبه 18 آبان 1393
ن : SHAHℜÀℳ

این کوفت که خانمها میگن میدونین یعنی چی ؟
.
.

ک : کل
و : وجودم
ف : فدای
ت : تو

اینو داشته باشین ، تا بریم رمز گشایی سایر کلمات خانما...

ستاد روحیه بخشیدن به آقایون ...




یک شنبه 4 آبان 1393
ن : SHAHℜÀℳ

معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد سارا ... دخترک خودش را جمع و جور کرد،سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت بله خانوم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هاش میزد،توی چشمان سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس، دفترتو سیاه و پاره نکن؟ ها!؟ فردا مادرت رو میاری مدرسه میخام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم. دخترک جونه لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:خانوم... مادرم مریضه اما...بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن... اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که از گلوش خون نیاد...اونوقت میشه واسه خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه...اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یک دفتر بخره که من دفترای دادشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول میدم مشقامو... معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخاند و گفت بنشین سارا... کاسه اشک چشم معلم که روی گونه اش خالی شد... روی تخته سیاه نوشت: زود قضاوت نکنید




یک شنبه 4 آبان 1393
ن : SHAHℜÀℳ

ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ؟
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : "ﻋﺸﻘﻢ " ﺭﺍ ...
ﮔﻔﺘﻨﺪ : " ﻋﺸﻘﺖ" ﮐﯿﺴﺖ ؟؟ ﮔﻔﺖ : " ﻋﺸﻘﯽ " ﻧﺪﺍﺭﻡ !!
ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺑﺮﺍﯼ "ﻋﺸﻘﺖ" ﺣﺎﺿﺮﯼ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﮐﻨﯽ .... ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﺎﻗﻼﻥ ﻧﻤﯿﺸﻮﻡ، ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ... ، ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ...
ﺩﻭﺭ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ .... ﻭﻋﺪﻩ ﺳﺮ ﺧﺮﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻫﻢ ...ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻤﯿﮕﻮﯾﻢ ..ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ....
ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ، ﺗﻨﻬﺎﯾﺶ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭﻡ، ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﻤﺶ ...
ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ، ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ..
ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ .. ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ... ﻏﻤﺨﻮﺍﺭﺵ ﻣﯿﺸﻮﻡ ...
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ... ، ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ .. ، ﺍﮔﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﮐﺮﺩ ، ﺍﮔﺮ ﺑﯽ ﻭﻓﺎ ﺑﻮﺩ .. ﺍﮔﺮ
ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ ﭼﻪ ... ؟
ﺍﺷﮏ ﺑﺮ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ " ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ" ﻧﻤﯿﺸﺪﻡ




یک شنبه 4 آبان 1393
ن : SHAHℜÀℳ

harfe delame..

***Ňő č0pý***
عاشقه یکی شدم که نباید میشدم ....
یکی که بالا برم  پایین بیام  ماله من نمیشه ...
نه این که خدا نخوادا .... نه ...
خودش نمی خواد که بشه ...
عاشقی کسی شدم که شاید باهاش زیره بارون
قدم نزدم ...
واسم شعرایه عاشقونه نخونده ...
بهم نگفته تو دنیایه منی ... بدونه تو میمیرم ...
مثله فیلما داد نزده  دیوونه من عاشقتم ...
ولی خوب تونست بدونه همه این چیزا عاشقم کنه ...
عاشقه یکی شدم که دیگه باید با رویاش  بسازم ...
این بار از سرنوشت  گله ندارم ...
تقصیره اون که نیست ...
من اشتباهی عاشق شدم ...
عاشقه کسی شدم ک یادشو با دنیا عوض نمیکنم
عاشق کسی شدم که با اینکه نمیبینمش هر روزبیشتر عاشقش میشم

عاشقه یکی شدم که بد الان دلم هواشو کرده ... ولی حتی اجازه ندارم بهش فکرکنم چه برسه به...
گریزی نیس... میسوزم اما دم نمیزنم...



یک شنبه 4 آبان 1393
ن : SHAHℜÀℳ

دیدین چقدر لذت بخشه وقتی...


از غریبه ای توی خیابان چیزی میپرسی و او با لبخند و حوصله جوابت رامیدهد

وقتی مهمونات دستور غذایی رو ازت میپرسن

وقتی هدیه ات را باز میکند و چشمهایش از خوشحالی برق میزند

از خیابان که رد میشوی راننده ای که حق تقدم با اوست برایت میایستد و با خوشرویی اشاره میکند که رد شوی

وقتی کسی را میخندانی

وقت حرف زدن کلمه ای را گم میکنی و او زود حدسش میزند

عجله داری که از چهار راه رد شوی و چراغ سبز میماند

مسیرت با مسیر بعدی تاکسی یکی است

فوت کردن قاصدک


نسیم خنک تو تابستون

لحظه بیدار شدن از خوابی بد

پیچ آخر جاده و سوسوی چراغ های شهر

وقتی کسی یادش میماند که از چه چیزهایی خوشت میاید

هوای توی گل فروشی

بوی عطر گل نرگس

کودکی در آغوش دیگری است اما دستانش را دراز میکند تا تو بغلش کنی

وقتی سر امتحان یهو جواب یک سوال یادت بیاد

...
همه ي لحظه هاي خوبو براتون  آرزو مي كنم




شنبه 26 مهر 1393
ن : SHAHℜÀℳ

بخونید خیلی باحاله هااااااااااا

?? یه روز ؛ یه پیرمرد نامه ای به پسرش که زندان بود نوشت ... پسرم ؛ امسال نمیتونم زمینم رو شخم بزنم ! چون تو نیستی ! و من هم توانش رو ندارم !! پسر ؛ در جواب نامه پدرش نوشت : پدر ؛ حتی فکر شخم زدن زمین را هم نکن ! چون من پولهایی که دزدیم را آنجا دفن کردم !! پلیس ها ؛ که نامه پسر رو خونده بود ؛ تمام زمین را کندند !!! اما چیزی پیدا نکردند ... پسر ؛ نامه دیگری برای پدرش نوشت و گفت : پدر ؛ این تنها کاری بود که توانستم برایت انجام دهم .... زمینت آماده است ...




شنبه 26 مهر 1393
ن : SHAHℜÀℳ

گفت و گوی دو دختر که امروز تو تاکسی شاهدش بودم :
- میگم نرگس فرق سرچ با دانلود چیه؟؟
+ فرق خاصی نداره سرچ مال تبلته ولی دانلود مال لپ تاپه :|
- خوب معنی دوتاشون چی میشه؟؟
+ فکر کنم همون اینترنت خودمون باشه
- وای نرگس تو مخ کامپیوتری ....
:|.




شنبه 26 مهر 1393
ن : SHAHℜÀℳ

يه روز يه تركه ..

یه روز یه ترکه باعث ميشه ورزش ايران و آسيارو به اسم اون بشناسن:
علی دایی!

یه روز یه ترکه نابغه والیبال جهان میشه:
سعید معروف!

یه روز يه تركه بوئينگ ٧٢٧ رو بدون چرخ دماغه بسلامت فرود آورد: كاپيتان شهبازى!

یه روز یه ترکه ميره جبهه، بعداز يه مدت فرمانده ميشه، وقتى بهش ميگن برادرت شهيد شده، و سمت عراقيها مونده، اجازه بده بريم بياريمش،
ميگه كدوم برادرم؟
اينجا همه برادرهای من هستن!
اون تركه بعداً خودشم به خيل برادرهاى شهيدش پیوست:
شهید باکری!

یه روز يه تركه اولين عمل جراحی قلب و كليه رو تو ايران انجام داد و جايزه بهترين پزشک دنیارو گرفت:
پروفسور جواد هيئت!

یه روز يه تركه اولين دانشگاه هفت زبانه ی دنیارو راه انداخت:
ربع رشيدى!

یه روز يه تركه لباسهاشو تو سرماى آذربايجان وخطر برخورد قطار، آتش زد تا قطارى با مسافرهاش سالم بمونن:
دهقان فداكار!

یه روز يه تركه اولين بار مدرسه ای براى لال ها و كرهای ایران بنيانگذارى كرد:
باغچه بان!

یه روز يه تركه:

بابک خرمدین بود،

شهريار بود،

ستارخان بود،

باقرخان بود،

که براى هميشه مرد بودن!

تقدیم به همه هموطنای ترک زبان ایران زمین!




چهار شنبه 9 مهر 1393
ن : SHAHℜÀℳ

جوک

غضنفر داشته تو صحرا راه میرفته، یه دفعه میبینه كوه ریزش كرده رو ریل راه آهن و یه قطار هم داره میاد. لباسشو در میاره میزنه رو چوبدستی نفت فانوسشم میریزه روش و آتیش میزنه و میدوه طرف قطار. به قطار كه میرسه خودشو میندازه زیر قطار و حسابی آش و لاش میشه.
قطار كه وای میسته میپرسن چرا خودتو زیر قطار انداختی؟ غضنفر میگه: والا از بچگی ریزعلی و حسین فهمیده رو با هم اشتباه می گرفتم
.

 





تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوانوفا و آدرس VAFA-68.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.