
اولین کاری که مامان بزرگم به محض ورود به خونمون میکنه:
میاد اتاق در هم برهم من ُ میبینهُ میگه: خدا کنه عمرم قد بدهُ ببینم این طویله َت یه روزی شده اتاق آدمیزاد! :|
من: =)))
مامان بزرگم: بی غیرت نیشتُ ببند! این حرفُ اینهمه مدت به بز میزدم، طويله َش قصر بود!
من :|
نظرات شما عزیزان:
در كــتاب چار فصل زنــدگــــے
صفــحه ها پشت سرِ هم مــے روند
هر يك از اين صفــحه ها، يــك لحــظه اند
لحــظه ها با شــاد ــے و غــم مــے روند
گريه، دل را آبــيارــے مــے كند
خنده، يعنــے اين كه دل ها زنــده است
زندگــے، تركــيب شاد ــے با غم است
دوست مــے دارم من اين پــيوند را
گر چه مــے گويند: شاد ــے بهــتر است
دوســت دارم گريــه با لبــخند را . . ..gif)
.gif)
صفــحه ها پشت سرِ هم مــے روند
هر يك از اين صفــحه ها، يــك لحــظه اند
لحــظه ها با شــاد ــے و غــم مــے روند
گريه، دل را آبــيارــے مــے كند
خنده، يعنــے اين كه دل ها زنــده است
زندگــے، تركــيب شاد ــے با غم است
دوست مــے دارم من اين پــيوند را
گر چه مــے گويند: شاد ــے بهــتر است
دوســت دارم گريــه با لبــخند را . . .
.gif)
.gif)
سلام دوسته من
وبلاگ زیبایی داری
لینکت میکنم و خوشحال میشم بهم سر بزنی
.gif)
.gif)
.gif)
ممنون عزیزم.
وبلاگ زیبایی داری
لینکت میکنم و خوشحال میشم بهم سر بزنی
.gif)
.gif)
.gif)
ممنون عزیزم.
بانگ شـــادی از حریمش دور باد
هر که زاری آفرید
هر کسی لبخـــند را ممنوع کرد
هر که در تجلیل غـــم اصرار کرد
طعم شـــادی از حریمش دور باد
هر که درک عشق و زیبایی نداشت
هر که گـــل
پروانه
پرواز پرســـتو را ندید
هر کسی آواز را انکـــار کرد
شهر شـــادی از حریمش دور باد
هر که دیـــوار آفرید
هر که پلـــها را شکست
هر که با دلـــها چنان رفتار کرد
هر که انسان را چنین بیـــمار کرد
هر که دورش از حـــریم یـــار کرد
هر که زاری آفرید
هر کسی لبخـــند را ممنوع کرد
هر که در تجلیل غـــم اصرار کرد
طعم شـــادی از حریمش دور باد
هر که درک عشق و زیبایی نداشت
هر که گـــل
پروانه
پرواز پرســـتو را ندید
هر کسی آواز را انکـــار کرد
شهر شـــادی از حریمش دور باد
هر که دیـــوار آفرید
هر که پلـــها را شکست
هر که با دلـــها چنان رفتار کرد
هر که انسان را چنین بیـــمار کرد
هر که دورش از حـــریم یـــار کرد
يادش بخير.gif)
.gif)
